خانه بازی و خلاقیت گردو: دنیایی کوچک برای بزرگ شدن

بازی خلاقیت کاردستی کودک سرگرمی مهارت های زندگی رشد پرورش کودکانه

خانه بازی و خلاقیت گردو: دنیایی کوچک برای بزرگ شدن

بازی خلاقیت کاردستی کودک سرگرمی مهارت های زندگی رشد پرورش کودکانه

خانه بازی و خلاقیت گردو دنیای کوچکی است تا از طریق بازی و ساخت کاردستی و آموزش مهارت های زندگی و خلاقیت به کودکان همگام با ساخت اوقاتی خوش و سرگرمی های سالم برای کودکان قدمی در مسیر رشد آن ها بردارد.

۶ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مرحله سوم آموزش خود ایمنی و دیگر ایمنی در مقابل آتش


معرفی شغل آتش نشانی و شماره آتش نشانی

سنجاب کوچولو خانه گردو یک روز داشت با دوستاش بازی میکرد . سنجاب کوچولو متوجه شد که ی ماشین جدید به وسایل خانه گردو اضافه شده و داد زد و گفت بچه ها بیاین ی ماشین قرمز بچه ها با هیجان زیاد آمدن پیش سنجاب کوچولو و شروع کردن با بازی کردن با ماشین بعد از اینکه مقداری هیجانشان کمتر شد خاله لیلا آمد پیش بچه ها و شروع کرد به بازی کردن با ماشین قرمز و از بچه ها سوال کرد چه کسی تا حالا ماشین قرمز واقعی دیده و هر کدام از بچه ها ی جواب دادن یکی از بچه ها گفت من داییم ی پراید قرمز داره یکی دیگه از بچه ها گفت ما نزدیک خونمون ی ایستگاه آتش نشانی است که ماشینهای قرمز بزرگی داره مثل ماشین اسباب بازی اینجا قرارشد با بچه ها آتش نشان بازی کنیم یکی از بچه ها شد راننده ماشین آتش نشان و شروع کرد با سرعت حرکت کردن و آژیر کشیدن و بقیه بچه ها شدن آتش نشان برای اینکه همه بچه ها کلاه و لباس آتش نشانی داشته باشند ی کلاه با مقوای قرمز درست کردیم و ی تکه مقوا قرمز هم با روبان انداختیم گردنش روی لباسشان برای  اینکه رنگ لباسشان مثل آتش نشانان قرمز شود .

در حین بازی یکی از بچه ها داد میزد آتیش آتیش و میدوید به سمت بیرون پیش همسایه ها و بچه های که نقش همسایه را داشتن با موبایلهای که درست کرده بودیم زنگ میزدن به آتش نشانی و آدرس محل آتش سوزی را می دادند

 بچه های که آتش نشان شده بودن کنار ماشین و ی گوشه که مثلا ایستگاه بود جمع شده بودند و بعد از تماس آژیر کشون میرفتن محل آتش سوزی و با روبانهای که مثلا شلنگ بود آتش را خاموش میکردند .

چون گروه سنی بچه دونیم تا چهار سال است عکس العمل مناسب این گروه در مقابل آتش فرار کردن به سمت بیرون و آتیش آتیش گغتن با صدای بلند است . البته براشون توضیح داده شده و عملی هم دیده اند که اگر آتیش کوچک بود میشود با پتومون آتیش را خاموش کنیم یا اینکه ی ظرف آب بپاشیم روی آتش . ولی اولویت اول سلامت بچه هاست 


  

  • play house
  • ۰
  • ۰

و چاپ مقاله (( پذیرش شریان حیاتی فرزند پروری )) در روزنامه پرتیراژ محلی کرمان امروز 


نویسنده :  ویدا کمالی ارشد روانشناس بالینی و متخصص پرورش مهارت های کودک 




http://www.kermanemrooz.com/pdfs/newspaper-2954-3.pdf

  • play house
  • ۰
  • ۰

 

در همه ما نقاط حساس و تحریک شونده ای وجود دارد که در آن خشم را به شدت احساس می کنیم  اما گاهی این خشم در تمام مراحل زندگی با همراه است و اگر خوب به این خشم نهفته در خود نگاه کنیم متوجه میشویم که واکنش های ناکام کننده ای که در کودکی نسبت به ما صورت گرفته است زمینه ساز این آسیب در بزرگسالی است

این رفتارهای خشم برانگیز که از والدین سر میزند شامل :تحقیر –کمال گرایی- کنترلگری-تنبیه  محرومیت هیجانی- وابستگی و خودخواهی - آسان گیری افراطی و بدبینی است 

در مقاله روبرو سعی بر این داریم تا با باز کردن هر کدام از این رفتارها نحوه برخورد با کودکان را بهبود بخشیم:

تحقیر:

مثال:

اگر مانند نی نی کوچولوها رفتار نمی کردی

ای بی عرضه و دست وپا چلفتی

هیچ کس دلش نمی خواد با تو بازی کنه از بس بداخلاقی

بیا باز شروع کرد...دیونه شدی

تو واسم آبرو نذاشتی

روم نمیشه بگم تو بچه منی...

هدف والدین از این جملات :

فلسفه والدین از این جملات  تغییر رفتار غلط کودک است و یا  می خواهند مانع بلندپروازی های بی مورد فرزندان شوند

این دسته ازوالدین خود رنج عمیقی دیده اند و نمی توانند به درستی رفتار کنند وبا این جملات حس بی کفایتی و نقص را در کودک تحریک می کنند

احساس کودک :

وقتی تحقیر اتفاق می افتد بچه ها احساس ناچیز بودن را تجربه می کنند اغلب سکوت می کنند و از اینکه به احساسشان توجه کنند می ترسند وچون حس می کنند از طرف والدین مورد پذیرش واقع نشده اند در ارتباط گیری با والدین دچار ضعف شدید بوده و در نهایت نگرشی منفی به خود خواهند داشت

در سال 2006 تحقیقی منتشر شد که نشان می دهد کلمات تحقیر آمیز نسبت به تنبیه بدنی ناسازگاری بیشتری را در بچه ها بوجود می آوردو زخم های حاصل از آن تا پایان عمر با آدمها همراه است.

 

 

کمال گرایانه و شرطی :

مثال :

وقتی نمره ات متوسط باشه نمی تونی یه ادم موفق به حساب بیای

اینجوری اتاق تمیز کردنت به درد هیچ کس نمی خوره هنوز این گوشه ها خاک می بینم

من همه زندگی ام رو فدای تو نکردم که این رتبه رو بیاری

من  ومامانت پزشک هستیم آبروی ما میره اگه بفهمند تو می خوای دبیر بشی

هدف والدین از این جملات :

این دسته از والدین بر روی اینکه در جامعه چگونه به نظر برسند حساس هستند آنها همه چیز را کامل می خواهند و وقتی از کودک راضی هستند که در مسیر تعیین شده آنها قرار بگیرد برخی از والدین اعتقاد دارند که هر گونه تشویقی انگیزه کودکان را برای موفقیت کور می کند پس تشویق ها را متوقف می کنند اما درقبال عدم موفقیت فرزند به شدت آنها را مورد باز خواست قرار می دهند

این دسته از والدین محبت خود را بروز نمی دهند وفکر می کنند کودکانشان ادامه آنها خواهند بود.به شدت رقابتی عمل می کنند و در جمع گاهی به لاف زدن درباره بچه هایشان می پردازند اما در زندگی شخصی از کودک خود به شدت عیب جویی می کنند

 

احساس کودک :

این کودکان چون از طرف والدین یک فرد کامل در نظر گرفته نمی شوند به شدت خشمگین خواهند بود و همواره تحت فشار های باورنکردی خواسته های والدین هستند وغم و نا امیدی را حس می کنند از عیب جویی مکرر والدین خسته شده و در خود حس گناه و شرم دارند که در طول زمان تبدیل به اضطراب خواهد شد

کنترل کردن :

مثال :

بذار من بهت بگم بعد باشگاه چی کار کنی چون من میدونم چی بهترینه

تو اجازه نداری این غذا رو انتخاب کنی چون من از بوی کلم متنفرم

دوست ؟ تو این خونه من دوست تو هستم و تو به هیچ کس جز من نیازی نداری

 

 

 

هدف والدین از این جملات :

ترس این دسته از والدین تصمیم ها ی اشتباه کودکانشان و قضاوت های نادرست آنهاسن برخی از این والدین نیز خود دچار یک آسیب عاطفی شده اند و توقع دارند فرزندانشان این خلا را پر کنند درنتیجه به شکل افراطی کودکان را مجبور به وفاداری به والدین می کنند

احساس کودک :

کودک با شخصیت جدا و مستقل از والدین رشد نمی کند و به شدت وابسته اندو مضطرب به نظر می رسند و نمی توانند به قضاوتهای خود اعتماد کنند

 

حمایت کننده بیش از حد:

مثالک

پسرم نمی خواد از سرسره بری بالا خطرناکه

اوه اوه لازم نیست خودت غذاتو بخوری بده من بهت غذا بدم

عزیزم این معلمتون چقدر به تو تکلیف میده بذار من کاردستی ات رو درست می کنم تو خسته میشی

 

هدف والدین از این جملات :

حمایت از کودک

این دسته از والدین به طور فزاینده ای از آسیب به بچه هایشان واهمه دارند و قصد دارند با دور کردن کودک از موقعیتهای طبیعی از او محافظت کنند

 

احساس کودک :

کودکان با روبرو شدن با این پیام ها احساس خشم می کنند و دو مسیر برای انتخاب دارند یا اینکه گروه د وستان را به خانواده ترجیح بدهند یا اینکه در برابر والدینشان تسلیم شده و دلواپس و خانه نشین شوند

 

آسان گیری افراطی :

مثال:

تقصیر منه که تو چنین احساسی داری من مامان خوبی نیستم

الان شام نمیخوای ؟ بستنی بدم...باشه اشکال نداره

خب من خیلی گرفتارم تو خودت باید یاد بگیری چه طوری مشکلت رو حل کنی

 

 هدف والدین از این جملات :

این والدین هیچگاه در دسترس کودکانشان نیستند و نسبت به این موضوع احساس گناه می کنند وبا انتظار نداشتن از کودک و حدومرز نگذاشتن برای آنها این حس را جبران می کنند این والدین با زندگی واقعی کودکانشان درگیر نمی شوند و به آنها باج می دهند تا احساستشان را نادیده بگیرند

احساس کودک:

کودک احساس میکند والدینش از او فاصله می گیرند تا از مدیریت زندگی اش خلاص شوند ودچار ناکامی شده و با انها ارتباط موثر برقرار نخواهد کردوبه سمت همسالان گرایش پبدا می کنند

 

بدبینی :

به هیچ کس اعتماد نکن

من به تو گفته بودم که دنیا جای نا امنیه ...باور نکردی..ببین چه طور با تو رفتار کردند

 

هدف والدین از این جمله :

می خواهند دید واقعی به کودکان بدهند اما راه ان را بلد نیستند  آنها از اشتباه کردن می ترسند واجتناب از موقعیت ها را در پیش گرفته اند گاهی خود انها تحت تربیت والدین منفی گرا رشد کرده اند

احساس کودک :

خشم و ترس از انجام هر کاری..نا امنی و احساس خطر در رابطه با دیگران

 

نویسنده :

ویدا کمالی روانشناس و متخصص پرورش مهارتهای کودک

این مقاله در روزنامه کرمان امروز مورخ 14 بهمن 97 نیز چاپ شده است 

لینک مقاله :

http://www.kermanemrooz.com/index.php?npid=961


  • play house
  • ۰
  • ۰

مرحله دوم

تکنیکهایی استفاده صحیح ار وسایل گرمایشی محیط که توسط خانه گردو به کودکان آموزش داده میشود

آموزش مقابله و برخورد با شعله آتش

 ساعت 10 صبح شده بود و وقت شروع کارگاه مقابله با آتش ! من (خاله لیلا) ظرف غذای فلزی بچه ها را برداشت تا برای گرم شدن روی بخاری قرار دهد و خانه گردو ی ظرف غذا دارد که مناسب روی حرارت نیست من این ظرف را هم بین بقیه ظرفها قرار دادم تا مهربونهای خانه گردو با ظرفهای مناسب برای قرار دادن روی حرارت آشنا شوند چون تعداد ظرفها زیاد بود قرار شد هرکدام از بچه ها یک ظرف را بردارند و همراه من نزدیک بخاری بیاورند وقتی نزدیک حصار بخاری رسیدیم بچه ها ایستادند و ظرفها را یکی یکی دست من میدادند تا روی بخاری قرار دهم وقتی نوبت ظرف غیر مناسب برای حرارت رسید من از بچه ها سوال کردم به نظرتون این ظرف را هم میشود روی بخاری قرار دهیم که بچه ها گفتن آره چون میخواهیم غذا گرم شود و نهار بخوریم در نتیجه ظرف را روی بخاری گذاشتیم و شروع کردیم تا 10 شمردن و بعد از آن همه ظرف را یکی یکی برداشتیم و نگاه کردیم دیدیم هیچ اتفاقی برای ظرفهای غذا نیفتاده بود پس دوباره شروع کردیم به شمردن تا 10 این بار که میخواستیم ظرفها را برداریم ظرفها یک مقدار گرم شده بودن در نتیجه از دستگیره استفاده کردیم همه ظرفها را یکی یکی  برداشتیم و نگاه کردیم و دیدیم که ای دل غافل ظرف خانه گردو داره شکل ظاهریش خراب میشه مهربونهای خانه گردو وقتی دیدن شکل ظاهری ظرف داره خراب میشه گفتن خاله ظرف داره آسیب میبینه خراب شده در نتیجه دیگه ظرف را روی بخاری قرار ندادیم و یک دونه ظرف مناسب آوردیم و غذا را به ظرف مناسب انتقال دادیم و چون بچه ها خیلی کنجکاو هستند دوباره ظرفها را کنترل کردند و دیدن که دیگه برای ظرفها اتفاقی نیفتاده بلکه ظرفها خیلی داغ شده و غذاشون هم گرم شده است .

الان که مدتی از این فرآیند گذاشته هر زمان کودک جدیدی وارد خانه گردو شود و بخواهیم  غذایش را گرم کنیم اگر ظرفش غذایش مناسب حرارت نباشد بچه ها میان پیش من و براش ی ظرف مناسب میگیرند و غذا را به آن ظرف منتقل میکنند و خیلی خوشگل با اون لحن بچه گانه وبا آن کلمات نصفه نصفه براش توضیح میدن که این ظرف نه این ظرف آتیش میگیره و ....


 

 


  • play house
  • ۰
  • ۰

محمد یک پسر کلاس اولی بسیار کنجکاو است که می خواهد از هر چیزی سردربیاورد .والدینش در خانه نمی دانند که با ایجاد چه حدی از محدودیت ها به او کمک کنند تا رفتار مناسبی را نشان دهد او در مدرسه هم تابع قوانین نیست و به همه دستور می دهد و اگر کاری به شیوه مورد علاقه اش پیش نرود کتکاری می کند.محمد همواره از طرف بزرگسالان مورد سرزنش و تحقیر است او احساس می کند که آدم محبوبی نیست و حس بدی نسبت به خودش دارد محمد آمادگی پذیرش محدودیت های معقول را ندارد و والدینش هم با او به درستی رفتار نمی کنند والدین او می ترسند که با اعمال قوانین والدین کنترل گری به شمار آیند و اعتقاد دارند در طول مراحل رشد رفتار محمد اصلاح خواهد شد اینچنین والدینی را سهل گیر می نامیم

 

مامان سولماز 10 ساله به نظر یک مادر کوشا و جدی میرسد او سولماز را به کلاس های متنوع آموزشی می فرستد و تمام وقت سولماز به یادگیری مفاهیم پیچیده ریاضیات و زبان و ... میگذرد او فرصت کافی برای بازی کردن و تفریح با هم سالان ندارد مادر او برای اینکه سولماز را به موفق بودن ترغیب کند به او نق میزند واز او نمرات بالا توقع دارد سولماز عصبی و ناراحت است با کوچکترین شکستی احساس پوچی می کند و حتی به مادرش بی ادبی می کند مادر سولماز می گوید من به نفع او عمل می کنم چراکه هزینه زیادی را صرف کلاس های او کرده ام و او باید بهترین باشد در سولماز نیاز عاطفی اساسی انتظارات واقع بینانه به درستی بر آورده نشده است

حامد در مدرسه یک دانش آموز خوب و آرام است که ارتباط کمی با دیگران دارد او مثل تمام پسرهای 16 ساله صورت جوش آلود و موهای چربی دارد که با توجه به اضافه وزنش از ظاهرش لذت نمی برد و از رابطه با دیگر پسرها خودداری می کند در طول روز مدت زیادی را در اتاقش میگذراند با توجه به اینکه پیشرفت تحصیلی قابل قبولی دارد والدینش او را پسر خوب می نامند و خوشحال هستند که حامد با آدمهای به ظاهر ناباب دمخور نیست

حامد در مدرسه پیوند عاطفی خوبی با دیگران ندارد و اغلب شبها در تخت به خاطر تنهایی اش گریه می کند و اخیرا به تصاویر و فیلم های جنسی اینترنتی اعتیاد پیدا کرده است او نمی تواند مشکلاتش را به والدینش بگوید و نسبت به این موضوع احساس خشم می کند والدینش قصد آسیب زدن به او را ندارند و تنها بر روی عملکرد تحصیلی او تمرکز نموده اند او در جامعه پذیرفته نشده است و این حس در او عزت نفس را کاهش داده است اگر زمینه ارتباط صحیح با هم سالان در او ایجاد شود و نیاز او به ارزش های معنوی و اجتماعی در او تامین شود شاید تغییراتی در او  ایجاد گردد .

گاهی والدین در زمینه فرزند پروری همانند والدین خود عمل می کنند و گاه کاملا متضاد با آنها گاهی رفتار والدین با کودکان جهت گیری خاصی دارد چرا که می ترسند شبیه فلان فرد فامیل موفق یا ناموفق شود در هر صورت تلاش  والدین در جهت  بهبود عملکرد کودکان است اما این تلاش گاهی جواب عکس می دهد پس والدین نا آگاهانه به کودکان آسیب میزنند در مقالات آتی تلاش می کنیم این غفلت های تربیتی را تبدیل به تکنیک ها موثر تربیتی کنیم.

نویسنده :

ویدا کمالی ارشد روانشناسی بالینی متخصص پرورش مهارت های کودک

 


  • play house
  • ۰
  • ۰

 

و اما آنچه کودکان در مورد خود ایمنی و دیگر ایمنی در مقابل آتش باید بدانند

1-    معرفی آتش و آشنا شدن با میزان خطر آتش

ی روز سنجاب کوچولو قصه ما سیسو دید که مامانش داره با کبریت بخاری خونه را روشن میکنه سیسو مثل همه بچه ها عاشق کشف چیزهای جدید بود بنابراین جذب آتش شد و نشست کنار مامانش تا روشن شدن شعله های آتش بخاری را ببیند مامان سیسو داشت با آن صحبت میکرد که شعله آتش کبریت دست مامان رسید و باعثش شد که دست مامان بسوزد

2 – معرفی و آشنا شدن با مواد و وسایل آتش زا

کبریت یکی از وسایل خیلی راحت و دم دستی است که حتما حتما بچه ها باید نحوه استفاده از آن را آموزش ببینند

زمانی که میخواهیم کبریت را روشن کنیم باید یک چوب کبریت را از جعبه کبریت خارج کرد و چوب کبریت را به سمت مخالف بدن  بر روی سمباده میکشیم تا گوگرد سر چوب مشتعل شود و از کودک میخواهیم مراحل را در کنار ما تکرار کند

کودکان اغلب چوب کبریت را به سمت خودشون روی سمباده جعبه کبریت میکشند و این خیلی خطرناک است چون باعث میشود شعله آتش به لباسشون برسد و اشتباه دیگرشون این است که زمانی چوب کبریت آتش میگرد برای اینکه شعله آتش از دستشون دورشود شعله را به سمت پایین میگیرند که باعث میشود شعله روی دستشون قرار گرفته و دستشون بسوزد .

3 – نحوه مقابله با آتش توسط کودکان 3 تا 6 سال

سیسو همراه مامان و باباش رفته بودند یک دشت بزرگ برای گردش سیسوبا کمک باباش یک مقدار هیزم جمع کردن برای روشن کردن آتش و گرم کردن غذا بابای سیسو برای خاموش کردن آتش ازیک  پتو بزرگ استفاده کرد سیسو با چشمهای گرد و دهان باز داشت باباش را نگاه میکرد بابا بعد از چند دقیقه پتو را از روی آتش برداشت سیسو دید که آتش خاموش شده و فقط ی دود سیاه مونده بابای سیسو گفت چون پتو از شعله آتشی که آنها درست کرده اند بزرگتر است باعث میشود که آتش خفه شود پتو هم مثل شن و آب باعث میشود  دیگه هوا به آتش نرسد و آتش خاموش شود .

در مراحل بعدی با تکنکیهای که توسط خانه گردو با کوکان برای آموزش این مهارتها کار میشود آشنا خواهید شد .

نویسنده : لیلا زندوکیلی کارشناس ارشد مدیدریت بحران و متخصص آموزش مقابله با بحران به کودکان

 


  • play house
>